معنی فارسی gimcrackery

B1

اشیاء بی‌ارزش و تزئینی که غالباً برای جلب توجه خریداری می‌شوند.

Decorative but worthless objects or goods.

example
معنی(example):

فروشگاه پر از اشیاء بی‌ارزش بود، تزیینات ارزان‌قیمتی که هیچ‌کس به آن‌ها نیازی نداشت.

مثال:

The store was filled with gimcrackery, cheap trinkets that nobody needed.

معنی(example):

اتاق او پر از اشیاء بی‌ارزش بود که در طول سال‌ها جمع‌آوری کرده بود.

مثال:

Her room was cluttered with gimcrackery collected over the years.

معنی فارسی کلمه gimcrackery

:

اشیاء بی‌ارزش و تزئینی که غالباً برای جلب توجه خریداری می‌شوند.