معنی فارسی girling

B1

دخترانه، رفتاری که به ویژگی‌های عاطفی، اجتماعی یا فیزیکی دختران اشاره دارد.

A form of behavior that typically reflects the characteristics associated with girls.

example
معنی(example):

دختر در زمین بازی در حال دخترانه رفتار کردن بود.

مثال:

The girl was girling around the playground.

معنی(example):

او از دخترانه رفتار کردن با دوستانش در زنگ تفریح لذت می‌برد.

مثال:

She enjoyed girling with her friends during recess.

معنی فارسی کلمه girling

:

دخترانه، رفتاری که به ویژگی‌های عاطفی، اجتماعی یا فیزیکی دختران اشاره دارد.