معنی فارسی give someone a taste of their own medicine

B2

به کسی تجربه کردن چیزی که خود به دیگران داده است، به نوعی دربارهٔ عمل یا رفتار بد کسی به خودش بازخورد داده می‌شود.

To treat someone in the same way they have treated others, often in a negative context.

example
معنی(example):

پس از چند سال زورگویی، بالاخره به او طعم داروی خودش را چشاند.

مثال:

After years of bullying, he finally gave her a taste of her own medicine.

معنی(example):

او تصمیم گرفت تا به همکارش طعم داروی خودش را بچشاند و او را نادیده بگیرد.

مثال:

She decided to give her colleague a taste of his own medicine by ignoring him.

معنی فارسی کلمه give someone a taste of their own medicine

: معنی give someone a taste of their own medicine به فارسی

به کسی تجربه کردن چیزی که خود به دیگران داده است، به نوعی دربارهٔ عمل یا رفتار بد کسی به خودش بازخورد داده می‌شود.