معنی فارسی glandaceous
B2مربوط به غدهها یا تولید مواد خاص، معمولاً در گیاهان یا بدن موجودات.
Relating to or having glands, typically in a biological context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه دارای ساختارهای غدهای است که روغن تولید میکنند.
مثال:
The plant has glandaceous structures that produce oil.
معنی(example):
بافت غدهای برای برخی عملکردهای بیولوژیکی مهم است.
مثال:
Glandaceous tissue is important for some biological functions.
معنی فارسی کلمه glandaceous
:مربوط به غدهها یا تولید مواد خاص، معمولاً در گیاهان یا بدن موجودات.