معنی فارسی glareproof

B1

ویژگی که از خیره شدن نور جلوگیری می‌کند.

Designed to prevent glare from affecting visibility.

example
معنی(example):

صفحه نمایش ضد خیره شدن باعث کاهش خستگی چشم می‌شود.

مثال:

The glareproof screen reduces eye strain.

معنی(example):

او پنجره‌های ضد خیره شدن را در خانه‌اش نصب کرد.

مثال:

He installed glareproof windows in his home.

معنی فارسی کلمه glareproof

:

ویژگی که از خیره شدن نور جلوگیری می‌کند.