معنی فارسی glime
B1glime به نور کم و ناچیز اشاره دارد که ممکن است امید یا تغییر را نشان دهد.
A faint light or a glimmer, often seen as a sign of hope.
- NOUN
example
معنی(example):
من یک glime از نور را از میان درختان دیدم.
مثال:
I saw a glime of light through the trees.
معنی(example):
glime در افق پایان طوفان را نشان میداد.
مثال:
The glime at the horizon signaled the end of the storm.
معنی فارسی کلمه glime
:glime به نور کم و ناچیز اشاره دارد که ممکن است امید یا تغییر را نشان دهد.