معنی فارسی glimpsers
B1نگاهکننده به چیزی، فردی که به طور سریع و مختصر نگاهی به چیزی میاندازد.
Those who catch a brief or fleeting view of something.
- NOUN
example
معنی(example):
نگاهکنندگان نگاهی کوتاه به حیوان انداختند.
مثال:
The glimpsers caught a brief look at the animal.
معنی(example):
به عنوان نگاهیکنندگان به این رویداد، آنها بینشهای جالبی ارائه دادند.
مثال:
As glimpsers of the event, they provided interesting insights.
معنی فارسی کلمه glimpsers
:نگاهکننده به چیزی، فردی که به طور سریع و مختصر نگاهی به چیزی میاندازد.