معنی فارسی gneissy
B2نوعی سنگ آذرین متبلور که دارای لایهبندی است.
Pertaining to or resembling gneiss, a metamorphic rock.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سنگ گنایسی به شدت سخت برای کندهکاری بود.
مثال:
The gneissy rock was quite difficult to carve.
معنی(example):
تشکیلات گنایسی اغلب در مناطق کوهستانی یافت میشود.
مثال:
Gneissy formations are often found in mountainous regions.
معنی فارسی کلمه gneissy
:
نوعی سنگ آذرین متبلور که دارای لایهبندی است.