معنی فارسی governmentally

B1

به صورت دولتی، به شیوه‌ای که مستقیماً تحت کنترل یا نظارت دولت انجام شود.

In a manner that pertains to or is under the authority of government.

example
معنی(example):

این سیاست به طور دولتی اجرا شد تا اطمینان حاصل شود که رعایت می‌شود.

مثال:

The policy was enforced governmentally to ensure compliance.

معنی(example):

منابع به طور دولتی توزیع می‌شوند تا دسترسی برابر فراهم شود.

مثال:

The resources are distributed governmentally to provide equal access.

معنی فارسی کلمه governmentally

: معنی governmentally به فارسی

به صورت دولتی، به شیوه‌ای که مستقیماً تحت کنترل یا نظارت دولت انجام شود.