معنی فارسی governmentish

B1

دولتی و با نشانه‌های مرتبط با حکومت و سیاست.

Characteristic of or resembling government or government policies.

example
معنی(example):

سخنرانی لحن دولتی داشته که به مقامات جذب شده است.

مثال:

The speech had a governmentish tone that appealed to officials.

معنی(example):

ایده‌های او به عنوان کمی دولتی دیده شد که به نفع مقررات بود.

مثال:

Her ideas were seen as somewhat governmentish, favoring regulations.

معنی فارسی کلمه governmentish

: معنی governmentish به فارسی

دولتی و با نشانه‌های مرتبط با حکومت و سیاست.