معنی فارسی grammatication

B1

فرایند تحول گرامری زبان‌ها و ترکیب ساختارهای زبانی.

The process through which words or phrases develop grammatical functions.

example
معنی(example):

فرایند گرامتیکاسیون به تصفیه زبان کمک می‌کند.

مثال:

The process of grammatication helps to refine language.

معنی(example):

زبان‌شناسان در بسیاری از زبان‌ها گرامتیکاسیون را مشاهده می‌کنند.

مثال:

Linguists observe grammatication in many languages.

معنی فارسی کلمه grammatication

: معنی grammatication به فارسی

فرایند تحول گرامری زبان‌ها و ترکیب ساختارهای زبانی.