معنی فارسی grammaticaster

B2

شخصی که به طور ظاهری خود را متخصص گرامر می‌داند ولی در واقع دارای دانش کافی نیست.

A person who pretends to be a grammar expert but lacks true knowledge.

example
معنی(example):

او با وجود مهارت‌های زبانی ضعیفش، خود را یک دستور زبان‌دان نامید.

مثال:

He called himself a grammaticaster despite his poor language skills.

معنی(example):

دستور زبان‌دان در مقاله اشتباهات زیادی مرتکب شد.

مثال:

The grammaticaster made many mistakes in the article.

معنی فارسی کلمه grammaticaster

: معنی grammaticaster به فارسی

شخصی که به طور ظاهری خود را متخصص گرامر می‌داند ولی در واقع دارای دانش کافی نیست.