معنی فارسی greenlight

B1

اجازه یا تأییدیه برای اجرای یک پروژه یا اقدام.

Permission or approval to proceed with a project or action.

verb
معنی(verb):

To approve; to permit to proceed.

example
معنی(example):

مدیر چراغ سبز را برای پروژه صادر کرد.

مثال:

The manager gave the greenlight for the project.

معنی(example):

زمانی که چراغ سبز را دریافت کردید، می‌توانید کار را شروع کنید.

مثال:

Once you get the greenlight, you can start working.

معنی فارسی کلمه greenlight

: معنی greenlight به فارسی

اجازه یا تأییدیه برای اجرای یک پروژه یا اقدام.