معنی فارسی greenlights
B1چندین چراغ سبز که نشاندهنده مجاز بودن برای عبور هستند.
Multiple traffic signals indicating that it is safe to proceed.
- verb
verb
معنی(verb):
To approve; to permit to proceed.
example
معنی(example):
ما در طول رانندگی خود چراغهای سبز زیادی دیدیم.
مثال:
We saw multiple greenlights during our drive.
معنی(example):
شهر چراغهای سبز را برای بهبود جریان ترافیک نصب کرد.
مثال:
The city installed greenlights for better traffic flow.
معنی فارسی کلمه greenlights
:
چندین چراغ سبز که نشاندهنده مجاز بودن برای عبور هستند.