معنی فارسی grim digs

B1

دوری دردآور یا دلخراش، به طور خاص در مورد مکان یا موقعیت‌هایی که حالت بی‌روح و تیره‌ای دارند.

Unpleasant or harsh details, often describing a refuge or shelter that is depressing in nature.

example
معنی(example):

کارآگاه در خانه متروکه چند مکان دلسردکننده پیدا کرد.

مثال:

The detective found some grim digs at the abandoned house.

معنی(example):

حفره‌های دلسردکننده هنرمند جنبه تاریک‌تری از زندگی را منعکس می‌کرد.

مثال:

The artist's grim digs reflected the darker side of life.

معنی فارسی کلمه grim digs

: معنی grim digs به فارسی

دوری دردآور یا دلخراش، به طور خاص در مورد مکان یا موقعیت‌هایی که حالت بی‌روح و تیره‌ای دارند.