معنی فارسی grimmia
B1گریمیا، یک نوع خزه از خانواده گریمیاها که به دلیل ویژگیهای خاصش شناخته شده است.
A genus of mosses known for their unique characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
گریمیا نوعی خزه است که در مناطق مرطوب یافت میشود.
مثال:
Grimmia is a type of moss found in damp areas.
معنی(example):
دانشمندان برای الگوهای رشد منحصر به فردش، گریمیا را مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study grimmia for its unique growth patterns.
معنی فارسی کلمه grimmia
:
گریمیا، یک نوع خزه از خانواده گریمیاها که به دلیل ویژگیهای خاصش شناخته شده است.