معنی فارسی grimmiaceous
B1گرامیاگونه، به توصیف ویژگیها یا بافتهایی که شبیه به گریمیاها هستند اشاره دارد.
Descriptive of qualities or textures resembling those of the grimmia genus.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت گریمیاگونه سطح راه رفتن بر روی آن را دشوار کرده بود.
مثال:
The grimmiaceous texture of the surface made it difficult to walk on.
معنی(example):
سبک نوشتن گریمیاگونه او معمولاً اثری ماندگار بر جا میگذارد.
مثال:
Her grimmiaceous style of writing often leaves a lasting impression.
معنی فارسی کلمه grimmiaceous
:
گرامیاگونه، به توصیف ویژگیها یا بافتهایی که شبیه به گریمیاها هستند اشاره دارد.