معنی فارسی gripper
B1ابزاری که برای گرفتن یا محکم نگه داشتن اشیاء طراحی شدهاست.
A tool designed to grasp or hold objects firmly.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک گریپر برای بلند کردن جعبه سنگین استفاده کرد.
مثال:
He used a gripper to lift the heavy box.
معنی(example):
یک گریپر میتواند به محکم نگهداشتن اشیاء کمک کند.
مثال:
A gripper can help hold objects firmly.
معنی فارسی کلمه gripper
:
ابزاری که برای گرفتن یا محکم نگه داشتن اشیاء طراحی شدهاست.