معنی فارسی grippes

B1

عناصری که باعث افزایش چسبندگی یا کشش می‌شوند.

Elements that increase grip or traction.

example
معنی(example):

گریپرهای کفش‌ها کشش عالی را فراهم کردند.

مثال:

The grippes of the shoes provided excellent traction.

معنی(example):

طراحی‌های جدید گریپرها برای عملکرد بهتر آزمایش می‌شوند.

مثال:

New designs of grippes are being tested for better performance.

معنی فارسی کلمه grippes

: معنی grippes به فارسی

عناصری که باعث افزایش چسبندگی یا کشش می‌شوند.