معنی فارسی grippingly

B1

به طور جذاب، به گونه‌ای که توجه و علاقه را جلب کند.

In a manner that captures attention very strongly; excitingly.

example
معنی(example):

رمان به طرز جذابی نوشته شده بود و خوانندگان را درگیر نگه داشت.

مثال:

The novel was grippingly written and kept the readers engaged.

معنی(example):

او به طرز جذابی درباره تجربیاتش در جنگ صحبت کرد.

مثال:

He spoke grippingly about his experiences in the war.

معنی فارسی کلمه grippingly

: معنی grippingly به فارسی

به طور جذاب، به گونه‌ای که توجه و علاقه را جلب کند.