معنی فارسی grissen

B1

حرکت سریع و سرزنده، شوخی.

To move or leap energetically.

example
معنی(example):

آنها زمانی که هیجان‌زده هستند، جست‌وخیز می‌کنند.

مثال:

They grissen when they are excited.

معنی(example):

شما معمولاً می‌توانید صدای آنها را در حین بازی بشنوید.

مثال:

You can often hear them grissen during the game.

معنی فارسی کلمه grissen

: معنی grissen به فارسی

حرکت سریع و سرزنده، شوخی.