معنی فارسی grisset
B1حرکت با سرزندگی، بازیگوشی.
To move playfully or energetically.
- VERB
example
معنی(example):
او هر وقت عصبی است جستوخیز میکند.
مثال:
He grisset whenever he’s nervous.
معنی(example):
افراد اغلب هنگام جشن گرفتن جستوخیز میکنند.
مثال:
People often grisset when they celebrate.
معنی فارسی کلمه grisset
:
حرکت با سرزندگی، بازیگوشی.