معنی فارسی grithman
B1شخصی که در مدیریت ضخامت یا منابع مربوط به آن در جامعه فعالیت می‌کند.
A person responsible for managing thick materials or resources in a community.
- NOUN
example
معنی(example):
آدم ضخامت‌ساز مسئول مدیریت منابع روستا بود.
مثال:
The grithman was responsible for managing the village resources.
معنی(example):
هر آدم ضخامت‌ساز در جامعه نقش مشخصی داشت.
مثال:
Every grithman had a specific role in the community.
معنی فارسی کلمه grithman
:
شخصی که در مدیریت ضخامت یا منابع مربوط به آن در جامعه فعالیت می‌کند.
