معنی فارسی groundably

B1

به طور منطقی و قابل استناد.

In a manner that can be justified or grounded.

example
معنی(example):

تصمیم به طور منطقی، بر اساس داده‌ها اتخاذ شد.

مثال:

The decision was made groundably, based on the data.

معنی(example):

شما می‌توانید به طور منطقی استدلال کنید که ورزش سلامت را بهبود می‌بخشد.

مثال:

You can groundably argue that exercise improves health.

معنی فارسی کلمه groundably

: معنی groundably به فارسی

به طور منطقی و قابل استناد.