معنی فارسی groundward
B1به سمت زمین، حرکتی به سوی سطح زمین را نشان میدهد.
Moving or directed towards the ground.
- ADVERB
example
معنی(example):
پرنده وقتی غذا را دید به سمت زمین پرواز کرد.
مثال:
The bird flew groundward as it spotted the food.
معنی(example):
آنها توپ را به سمت زمین هدایت کردند تا گل بزنند.
مثال:
They directed the ball groundward to score a goal.
معنی فارسی کلمه groundward
:
به سمت زمین، حرکتی به سوی سطح زمین را نشان میدهد.