معنی فارسی groundwall
B1دیوار زمین، دیواری است که به صورت مستقیم بر روی زمین قرار دارد.
A wall that is built directly on the ground.
- NOUN
example
معنی(example):
دیوار زمین قدیمی با خزه پوشیده شده بود.
مثال:
The old groundwall was covered with moss.
معنی(example):
آنها در نزدیکی رودخانه یک دیوار زمین ساختهاند برای محافظت.
مثال:
They built a groundwall near the river for protection.
معنی فارسی کلمه groundwall
:
دیوار زمین، دیواری است که به صورت مستقیم بر روی زمین قرار دارد.