معنی فارسی grudgefully

C1

به طور کینه‌ورزانه و با احساس انتقام یا عدم رضایت.

In a manner characterized by resentment or a desire to hold grudges.

example
معنی(example):

او با کینه‌توزی درباره شریک سابقش صحبت کرد.

مثال:

He spoke grudgefully about his former partner.

معنی(example):

او نتیجه رأی‌گیری را با کینه پذیرفت.

مثال:

She grudgefully accepted the outcome of the vote.

معنی فارسی کلمه grudgefully

: معنی grudgefully به فارسی

به طور کینه‌ورزانه و با احساس انتقام یا عدم رضایت.