معنی فارسی gruels

B2

نوعی غذا که معمولاً از غلات پخته شده و رقیق تهیه می‌شود.

A type of thin porridge made by boiling grains in water or milk.

example
معنی(example):

سرآشپز انواع مختلفی از فرنی‌ها را برای مهمانان آگاه به سلامتی آماده کرد.

مثال:

The chef prepared various gruels for the health-conscious diners.

معنی(example):

او وقتی که رژیم داشت اغلب فرنی می‌خورد.

مثال:

He often ate gruels when he was on a diet.

معنی فارسی کلمه gruels

: معنی gruels به فارسی

نوعی غذا که معمولاً از غلات پخته شده و رقیق تهیه می‌شود.