معنی فارسی grumblers

B1

جمعی از افرادی که به‌طور مداوم انتقاد می‌کنند.

A collection of individuals who frequently complain.

example
معنی(example):

گروه ناله‌گران در گوشه‌ای جمع شدند.

مثال:

The group of grumblers gathered in the corner.

معنی(example):

ناله‌گران شکایات خود را به مدیر گفتند.

مثال:

The grumblers voiced their complaints to the manager.

معنی فارسی کلمه grumblers

: معنی grumblers به فارسی

جمعی از افرادی که به‌طور مداوم انتقاد می‌کنند.