معنی فارسی grumped
B1 /ɡɹʌmpt/غرغر کردن یعنی به طور مکرر نارضایتی خود را ابراز کردن، به ویژه در مورد مشکلات کوچک و جزئی.
To complain or express dissatisfaction in a grumpy manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To complain.
معنی(verb):
To be grumpy.
example
معنی(example):
او درباره باران و خراب کردن پیک نیکش غرغر کرد.
مثال:
He grumped about the rain ruining his picnic.
معنی(example):
او وقتی دسر مورد علاقهاش را نگرفت، غرغر کرد.
مثال:
She grumped when she didn't get her favorite dessert.
معنی فارسی کلمه grumped
:
غرغر کردن یعنی به طور مکرر نارضایتی خود را ابراز کردن، به ویژه در مورد مشکلات کوچک و جزئی.