معنی فارسی guardfully

B1

با احتیاط، به گونه‌ای که نشان دهنده مراقبت و توجه باشد.

Done in a cautious or careful manner.

example
معنی(example):

او با احتیاط از طریق کوچه تاریک حرکت کرد.

مثال:

She moved guardfully through the dark alley.

معنی(example):

او با احتیاط صحبت کرد تا از سوء تفاهم‌ها جلوگیری کند.

مثال:

He spoke guardfully to avoid misunderstandings.

معنی فارسی کلمه guardfully

: معنی guardfully به فارسی

با احتیاط، به گونه‌ای که نشان دهنده مراقبت و توجه باشد.