معنی فارسی gulleying

B1

روند ایجاد دره‌ها به منظور جلوگیری از فرسایش یا جمع‌آوری آب.

The process of creating channels or ditches to manage water flow and prevent erosion.

verb
معنی(verb):

To flow noisily.

معنی(verb):

To wear away into a gully or gullies.

example
معنی(example):

آن‌ها در حال ایجاد دره در دامنه کوه برای جلوگیری از فرسایش آب هستند.

مثال:

They are gulleying the hillside to prevent water erosion.

معنی(example):

ایجاد دره می‌تواند به مدیریت آب باران در مزرعه کمک کند.

مثال:

Gulleying can help manage rainwater on the farm.

معنی فارسی کلمه gulleying

: معنی gulleying به فارسی

روند ایجاد دره‌ها به منظور جلوگیری از فرسایش یا جمع‌آوری آب.