معنی فارسی gum country
B2منطقهای که به دلیل منابع طبیعیاش شناخته میشود، معمولاً شامل زمینهای کشاورزی و معادن است.
A region characterized by its natural resources and suitability for agriculture or mining.
- NOUN
example
معنی(example):
سرزمین گام به خاطر ذخایر معدنی غنیاش شناخته شده است.
مثال:
Gum country is known for its rich mineral deposits.
معنی(example):
بسیاری از کاوشگران از سرزمین گام عبور کردند تا طلا پیدا کنند.
مثال:
Many explorers traveled through gum country in search of gold.
معنی فارسی کلمه gum country
:
منطقهای که به دلیل منابع طبیعیاش شناخته میشود، معمولاً شامل زمینهای کشاورزی و معادن است.