معنی فارسی gurly

B1

سبکی که معمولاً حسی از لطافت و زیبایی دارد.

A manner or style that conveys softness and beauty.

example
معنی(example):

او یک روش gurly برای بیان نظراتش دارد.

مثال:

He has a gurly way of expressing his opinions.

معنی(example):

این نقاشی دارای سبکی gurly است که منحصربه‌فرد است.

مثال:

The painting has a gurly style that's unique.

معنی فارسی کلمه gurly

: معنی gurly به فارسی

سبکی که معمولاً حسی از لطافت و زیبایی دارد.