معنی فارسی gutling
B1کسی که ترسو است و معمولاً در برابر خطرات قدرت مواجهه ندارد.
A coward or someone lacking bravery.
- NOUN
example
معنی(example):
به این کودک به خاطر همیشه ترسیدن و خجالتی بودن، گوتلینگ گفته میشد.
مثال:
The child was called a gutling for always being scared and timid.
معنی(example):
در داستان، گوتلینگ توسط یک قهرمان شجاع نجات یافت.
مثال:
In the story, the gutling was saved by a brave hero.
معنی فارسی کلمه gutling
:
کسی که ترسو است و معمولاً در برابر خطرات قدرت مواجهه ندارد.