معنی فارسی gypseous
B2به زمینها یا سنگهایی اطلاق میشود که در آنها گچ وجود داشته باشد.
Containing or relating to gypsum.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خاک گچدار به خصوص برای کشت بعضی محصولات خوب است.
مثال:
The gypseous soil is particularly good for growing certain crops.
معنی(example):
آنها هنگام پیادهروی، شکلهای سنگی گچدار را پیدا کردند.
مثال:
They found gypseous rock formations during their hike.
معنی فارسی کلمه gypseous
:
به زمینها یا سنگهایی اطلاق میشود که در آنها گچ وجود داشته باشد.