معنی فارسی gypsydom

B2

به فرهنگ و تاریخ زندگی کولی‌ها اشاره دارد.

The collective customs and traditions of the gypsy community.

example
معنی(example):

او همیشه به تاریخ و فرهنگ گچ‌دوم علاقه‌مند بوده است.

مثال:

He has always been fascinated by the history and culture of gypsydom.

معنی(example):

این جشنواره به سنت‌های گچ‌دوم پرداخته است.

مثال:

The festival celebrated the traditions of gypsydom.

معنی فارسی کلمه gypsydom

: معنی gypsydom به فارسی

به فرهنگ و تاریخ زندگی کولی‌ها اشاره دارد.