معنی فارسی gypsying

B1

گشت و گذار به معنای سفر آزادانه و بدون برنامه‌ریزی است که به دنبال تجربه‌های جدید و ماجراجویی‌ها می‌باشد.

Wandering or traveling without a fixed plan, often in search of new experiences.

example
معنی(example):

او در طول تعطیلات تابستانی‌اش به دور شهر گشت می‌زد.

مثال:

She was gypsying around the city during her summer break.

معنی(example):

گشت و گذار می‌تواند هم تازه‌کننده و هم چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

Gypsying can be both refreshing and challenging.

معنی فارسی کلمه gypsying

:

گشت و گذار به معنای سفر آزادانه و بدون برنامه‌ریزی است که به دنبال تجربه‌های جدید و ماجراجویی‌ها می‌باشد.