معنی فارسی gyrational

B2

مرتبط با یا توصیف کننده حرکات چرخشی و نیروهای آن.

Relating to or characterized by rotational movement or forces.

example
معنی(example):

دانشمند نیروهای چرخشی پشت اشیاء در حال چرخش را توضیح داد.

مثال:

The scientist explained the gyrational forces behind the spinning objects.

معنی(example):

درک حرکت چرخشی در فیزیک ضروری است.

مثال:

Understanding gyrational movement is essential in physics.

معنی فارسی کلمه gyrational

:

مرتبط با یا توصیف کننده حرکات چرخشی و نیروهای آن.