معنی فارسی girandola

B2

نوعی آتش‌بازی که به شکل چرخشی و زیبا طراحی شده است.

A type of firework that explodes in a spiral or circular pattern.

example
معنی(example):

آتش‌بازی‌های گیراندولا آسمان را به زیبایی روشن کرد.

مثال:

The girandola fireworks lit up the sky beautifully.

معنی(example):

در طول جشن، یک گیراندولا نقطه اوج شب بود.

مثال:

During the festival, a girandola was the highlight of the night.

معنی فارسی کلمه girandola

:

نوعی آتش‌بازی که به شکل چرخشی و زیبا طراحی شده است.