معنی فارسی gyrolite
B2معدنی که به عنوان گایرولیت شناخته میشود و به دلیل ویژگیهای خاص آن مورد توجه قرار دارد.
A mineral with unique crystallographic and chemical properties, often found in volcanic rocks.
- NOUN
example
معنی(example):
معدن گایرولیت در سنگ آتشفشانی پیدا شد.
مثال:
The mineral gyrolite was found in the volcanic rock.
معنی(example):
گایرولیت ویژگیهای منحصر به فردی دارد که آن را برای جمعآورندگان ارزشمند میسازد.
مثال:
Gyrolite has unique properties that make it valuable for collectors.
معنی فارسی کلمه gyrolite
:معدنی که به عنوان گایرولیت شناخته میشود و به دلیل ویژگیهای خاص آن مورد توجه قرار دارد.