معنی فارسی habitualize

B1

عادت دادن، یک عمل یا رفتار را به یک عادت تبدیل کردن با تکرار و تمرین.

To form a habit by making a practice of a certain behavior over time.

example
معنی(example):

او سعی کرد با رفتن به باشگاه هر روز تمرین خود را عادت کند.

مثال:

She tried to habitualize her exercise routine by going to the gym every day.

معنی(example):

برای عادت کردن به یک رفتار، باید آن را به طور مداوم تمرین کنید.

مثال:

To habitualize a behavior, you must practice it consistently.

معنی فارسی کلمه habitualize

: معنی habitualize به فارسی

عادت دادن، یک عمل یا رفتار را به یک عادت تبدیل کردن با تکرار و تمرین.