معنی فارسی hadaway
B1عبارتی که برای ابراز تعجب یا شگفتی به کار میرود.
An expression used to convey disbelief or surprise.
- interjection
interjection
معنی(interjection):
(Mackem and Geordie) Begone, be off, go away.
مثال:
Hadaway wi ye!
example
معنی(example):
چطور ممکنه! نمیتوانم باور کنم که این اتفاق افتاد.
مثال:
Hadaway! I can't believe that happened.
معنی(example):
اوه، چطور ممکنه! این باورنکردنی است!
مثال:
Oh, hadaway! That's unbelievable!
معنی فارسی کلمه hadaway
:
عبارتی که برای ابراز تعجب یا شگفتی به کار میرود.