معنی فارسی hairlessness
B1مووزی به فقدان مو اشاره دارد که در بعضی موارد به عنوان یک انتخاب است.
The state of being without hair.
- NOUN
example
معنی(example):
مووزی میتواند در برخی از دایرههای مد شیک باشد.
مثال:
Hairlessness can be stylish in certain fashion circles.
معنی(example):
برخی افراد مووزی را برای داشتن ظاهری تمیز ترجیح میدهند.
مثال:
Some people prefer hairlessness for a clean look.
معنی فارسی کلمه hairlessness
:
مووزی به فقدان مو اشاره دارد که در بعضی موارد به عنوان یک انتخاب است.