معنی فارسی halfblood

B1

شخصی که دارای والدینی از نژادهای متفاوت و معمولاً با ویژگی‌های ترکیبی است.

A person of mixed heritage, often combining traits from different races or cultures.

example
معنی(example):

او خود را نیمه‌خون معرفی کرد، زیرا والدینی از دنیای‌های مختلف داشت.

مثال:

He identified as a halfblood, having parents from different worlds.

معنی(example):

در ادبیات فانتزی، شخصیت‌های نیمه‌خون معمولاً با چالش‌های منحصر به فردی مواجه می‌شوند.

مثال:

In fantasy literature, halfblood characters often face unique challenges.

معنی فارسی کلمه halfblood

: معنی halfblood به فارسی

شخصی که دارای والدینی از نژادهای متفاوت و معمولاً با ویژگی‌های ترکیبی است.