معنی فارسی haras
B1مزرعهای که در آن اسبها پرورش داده میشوند.
A farm or place where horses are bred.
- NOUN
example
معنی(example):
مزرعهٔ اسب پر از هاراسهای زیبا بود.
مثال:
The horse ranch was filled with beautiful haras.
معنی(example):
او از یک هاراس مشهور به خاطر اسبهای عربیاش بازدید کرد.
مثال:
She visited a haras known for its Arabian horses.
معنی فارسی کلمه haras
:
مزرعهای که در آن اسبها پرورش داده میشوند.