معنی فارسی harassedly

B1

به‌صورت آشفته یا تحت فشار صحبت کردن یا عمل کردن.

In a manner that indicates distress or being harried, often due to stressful circumstances.

example
معنی(example):

او بعد از یک روز طولانی در محل کار به طرز آشفته‌ای صحبت کرد.

مثال:

She spoke harassedly after a long day at work.

معنی(example):

او به طرز آشفته‌ای راه رفت و چندین کار را همزمان انجام داد.

مثال:

He walked harassedly, juggling multiple tasks.

معنی فارسی کلمه harassedly

: معنی harassedly به فارسی

به‌صورت آشفته یا تحت فشار صحبت کردن یا عمل کردن.