معنی فارسی harassable

B1

قابل سرزنش؛ به طور قابل توجهی مورد آزار قرار گرفتن.

Capable of being subjected to harassment.

example
معنی(example):

قوانین به وضوح بیان می‌کنند که چه رفتارهایی قابل سرزنش هستند.

مثال:

The rules clearly state what behavior is considered harassable.

معنی(example):

هیچ‌کس نباید در محل کار دچار رفتارهای قابل سرزنش شود.

مثال:

No one should endure harassable actions at work.

معنی فارسی کلمه harassable

: معنی harassable به فارسی

قابل سرزنش؛ به طور قابل توجهی مورد آزار قرار گرفتن.