معنی فارسی hatlike
B1شبیه به کلاه، توصیف چیزی که به شکل یا ظاهر کلاه نزدیک است.
Resembling a hat in form or appearance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مدل موی شبیه کلاه او توجه زیادی را جلب کرد.
مثال:
Her hatlike hairstyle attracted a lot of attention.
معنی(example):
ساختار شبیه کلاه در کوه بسیار عجیب به نظر میرسید.
مثال:
The hatlike structure on the mountain looked very strange.
معنی فارسی کلمه hatlike
:
شبیه به کلاه، توصیف چیزی که به شکل یا ظاهر کلاه نزدیک است.