معنی فارسی have buckley's chance
B1به معنای داشتن شانس بسیار کم یا غیرممکن برای موفقیت در یک کار.
To have little to no chance of success.
- IDIOM
example
معنی(example):
او شانس باکلی برای برنده شدن در قرعهکشی ندارد.
مثال:
He doesn't have a Buckley's chance of winning the lottery.
معنی(example):
اگر درس نخوانی، شانس باکلی برای قبول شدن در امتحان نخواهی داشت.
مثال:
If you don’t study, you’ll have Buckley's chance of passing the exam.
معنی فارسی کلمه have buckley's chance
:به معنای داشتن شانس بسیار کم یا غیرممکن برای موفقیت در یک کار.